رفتن برقِ خونه تو این زمونه یعنی:
خاموشی کولر
خاموشی پکیج
خاموشی تلفن خونه
نداشتن یخ و آب خنک اون هم دمِ افطار
خاموشی تلویزیون
خاموشی مودم
موندن پدر خونه پشت در خونه!!
خاموشی لبتاب و گوشی موبایل به دلیل نداشتن شارژ.
و همه ی اینها مساویه با خونه ای که تو باید بخونی "جزیره" نه خانه.
خلاصه زندگی کردن یه جورایی تعطیل!
البته اگه بشه اسم این نوع زیستن رو گذاشت زندگی!!
پی نوشت: چند مدت پیش با دوستان دانشکده رفته بودیم بازدید خونه های تاریخی کاشان و خلاصه غرق در شعف و از یک سو هم ذوق ملیتیِ ِ ایرانی-اسلامی مون هم حسابی فوران کرده بود از رفیق شفیقمان پرسیدم بنظرت اگه الان به ما پیشنهاد بدن تو این خونه های زیبا زندگانی کنیم،این کاره ایم؟! یه نگاهی کرد؛سری تکون داد و لبخند! منم گفتم بله خودم فهمیدم!! به اندازه ی یک ماه تاب میاریم البته اگه برای بعدش یه خطِ وایرلس و کتابخونه برامون بذارن کنار! داخل پرانتز با تمام امکانات خونه های الانمون.
پی نوشت2: اما اعتراف میکنم حال خوبِ این خونه ها رو با هیچ خونه ی امروزی ای نمیشه عوض کرد.
خانه ی عباسیان