جانم ز مهتاب رُخت پروانه ای شب تاب شد..

..میشود گاه غوغای بال زدن ها را در واژه به تصویر کشید

جانم ز مهتاب رُخت پروانه ای شب تاب شد..

..میشود گاه غوغای بال زدن ها را در واژه به تصویر کشید

جانم ز مهتاب رُخت پروانه ای شب تاب شد..

پر پرواز ندارم
اما دلی دارم و حسرت درناها،
و به هنگامی که مرغان مهاجر
در دریاچه ی مهتاب
پارو میکشند.
خوشا رها کردن و رفتن!
خوابی دیگر
به مردابی دیگر!
خوشا ماندابی دیگر
به ساحل دیگر
به دریایی دیگر!
خوشا پر کشیدن. خوشا رهایی.
خوشا اگر نه رها زیستن،مردن به رهایی!
آه. این پرنده
در این قفس تنگ
نمیخواند.

(احمد شاملو)




الهی!
بال های مرا سزاوار حرمان مکن.



آخرین نظرات
  • ۲۶ مهر ۹۳، ۲۰:۳۸ - محمد محمدیان رباطی
    موافقم

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسینی» ثبت شده است

 

.

.

.

 یه دفه به خودم میام تازه متوجه میشم که باید خیلی زودتر از ون پیاده میشدم اما حواسم...

 - خیلی ممنون آقا بعد از چراغ پیاده میشم.

پیاده میشم تا بیشتر ازین مجبور نباشم تو این سرما تنهایی سنگ فرشای این خیابونِ تاریک رو سپری کنم..

هیچ حالی نیست و هیچ حسی برای هیچ کاری، فقط اونقدر الکی خستگی از روحم به جونم رسوخ کرده که میخوام زودتر برسم به اتاقم..

دکمه ی اِف اِفو فشار میدم، دَرو برام باز میکنن. طبقِ معمولِ روزایی که حال ندارم یه لبخندِ گشادِ مصنوعی روی لبام باز کردم و با صدای بلند یه سلام میدم و یه احوال پرسی کلی. در اتاقم رو باز میکنم چادرم رو میندازم رو صندلی که یه دفه با یه هدیه پستی رو برو میشم..! یه کم که ریز میشم اسم قشنگِ تو رو پاکت میبینم و خیره موندم.. و برای چند ثانیه تمام وجودم قفل میشه! نمیدونم چه کنم؟! واقعا ازین همه وجود سرشار  تو؛ تو اون چند ثانیه گیج شدم!! به کی میتونم بگم که چه کردی برای لحظه هایی که نیستی، برای لحظه هایی که حواست جمع بوده تا مبادا نبودت رو درک کنم..

برای لحظه هایی که قلبم تنهایی برای نبودن قدم هام کنار قدم های تو بارونی میشه.. برای لحظه هایی که همیشه دعاگو بودم تا شاید اگر من هم لایق بودم با هم به درکش برسیم اما تو باز هم مثل همیشه من رو جا گذاشتی.. این روزا  گِله ی این تنهایی ها رو فقط پیش همون آقایی میبرم که تو رو دعوت کرد و من باز هم باید زیر لب با دیدن تصاویر پیاده روی زائرین اربعین حسینی به قلب شکستم نوید بدم که شاید سالِ بعد! شاید سال ِ بعد شد که منم یه گوشه ای نشستم بر سر خوان نعمت این حضرت شهید و قتیل ..

راستشو بخوای این روزا که نیستی کنارم و نیستم کنارت، خودم رو عجیب برای خداجان لوس میکنم.. تا شاید یه وقت یادم بره که الان تو کجای سرزمین کربلا مثل مابقی زوار داری دلبری حضرت ثارالله علیه السلام رو میکنی و حضرت هم عجب دلی خریده از بنده های عاشقش..

 

پی نوشت: 

   قال الامام الصادق (علیه السلام) : من سره ان یکون على موائد النور یوم القیامة فلیکن من زوار الحسین بن على (علیهما السلام)امام صادق (ع) فرمود: هر کس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفره‏هاى نور بنشیند باید از زائران امام حسین (علیه السلام) باشد.

وسائل الشیعه، ج 10، ص 330، بحار الانوار، ج 98، ص 72.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۳ ، ۱۶:۳۷
نجوا ..